loading...

رضا هوشیار

بازدید : 18
شنبه 20 اسفند 1401 زمان : 18:54

آثار، پیامد ها و راه های مقابله با عجله کردن و عجول بودن

با توجه به گسترش و پیشرفت جوامع بشری عجله کردن امری شایع است.

امروزه همه افراد برای کارهایشان با کمبود وقت مواجه می شوند وبه همین دلیل برای انجام کارها به عجله می افتند و می خواهند در زمان محدودی که دارند کارها را به اتمام برسانند.

دنیای امروز خیلی گسترده است و چیزهای زیادی برای یادگیری، دیدن و شنیدن وجود دارد و چون انسان شخصیتی کنجکاو دارد دلش می خواهد اطلاعاتی در همه زمینه ها داشته باشد و کارهای متنوعی را انجام دهد.

به همین دلیل با کمبود زمان مواجه می شود. دلایل زیر باعث می شود تنوع کار در دنیای امروزه افزایش یابد:

  1. افزایش تکنولوژی
  2. گسترده‌تر شدن ارتباطات
  3. ارتقاع پیدا کردن سطح زندگی

افراد برای اینکه کارهای آن های بر روی هم انباشته شده و در زمان مشخص به اتمام نمی رسد دچار استرس می شوند و همین عوامل استرس زا باعث می شود کارها را با عجله انجام دهند.

در حالی که با عجله کردن نمی توانند به بسیاری از کارهای که دوست دارند در برنامه روزانه داشته باشند برسند.

می توانید با برنامه ریزی مشخص کارها را تقسیم بندی کنید و بدون اینکه عجله و استرس داشته باشید به کارهای مورد علایق خود بپردازید.

چون عجله کردن با عواقب و آثار منفی همراه است که در این مقاله به بررسی دلایل و عواقب آن می پردازیم.

منشأ شتابزدگی و عجله کردن

افرادی که عجول هستند همیشه می خواهند کارها به سریع ترین حالت ممکن انجام داده شود.

در حالی که این عجله کردن باعث می شود از کار خود در زمان حال هیچ لذتی نبرند و نتوانند خاطره ی خوشی برای خود ثبت کنند و فقط باعث می شود این افراد دچار اضطراب و نگرانی شوند.

عجول بودن و شتابزدگی با دلایل مختلفی همراه است که نمونه هایی از آن عبارتند:

  1. ترس ناشی از احساس خلا نهفته در فرد
  2. تربیت فرزند
  3. الگوی رفتاری والدین
  4. مسائل و مشکلات مالی
  5. اهداف زندگی
  6. نداشتن مدیریت زمان
  7. سبک زندگی اشتباه
  8. نداشتن برنامه ریزی در زندگی
  9. استرس

استرس و اضطرابی که در فرد به وجود می آید باعث می شود که فرد احساس کند هویت و شخصیت واقعی خود را گم کرده است.

برای اینکه با این احساس مقابله کند زمان های خود را پر از مشغله های مختلف می کند تا بتواند هویت خود را به دست آورد.

عوارض و معایب عجله کردن

عجله کردن در کارها اثرات منفی و جبران ناپذیری دارد و شخص اگر در کارهای مرتبط به شغلش یا کارها شخصی عجول باشد ممکن است در آخر به نتیجه موردقبولی نرسد و آثار و پیامدهای منفی به جا بگذارد.

به طور معمول عجله کردن در رفتار افراد اثر می گذارد و فردی که عجول است حالتی هیجانی همراه با اضطراب دارد که هیجان زدگی باعث می شود قدرت تمرکز فرد کاهش یابد و به خوبی نتواند بر روی مسائل فکر کند.

کاهش قدرت تفکر اگه به مدت زمانی طولانی ادامه پیدا کند باعث می شود فرد دز زندگی احساس ناخوشایندی داشته باشد.

در ادامه با پیامدهای عجول بودن آشنا خواهید شد.

تغییرات خلق و خو

یکی از ویژگی های افراد ناموفق عجول بودن آن ها می باشد.

چون این افراد می خواهند کار را سریع به اتمام برسانند و از تمرکز کافی برای به پایان رساندن کار و اهداف خود برخوردار نیستند.

به همین دلیل به موفقیت نمی رسند و احساس ناراحتی در آن ها به وجود می آید و باعث می شود نتوانند زندگی شادی را تجربه کنند و همیشه غمگین هستند.

افرادی که به اهداف خود نمی رسند و موفقیت را درک نمی کنند به انسان هایی پرخاشگر و عصبی تبدیل می شوند.

به عبارتی دیگر این افراد سریع از کوره در می روند ودلیل آن عدم و موفقیت و به نتیجه دلخواه نرسیده در امور زندگی می باشد.

رفتار آدم های خشن و بداخلاق نه تنها بر روی جسم و روح آن ها اثر می گذارد.

بلکه مشکلاتی را برای اطرافیان ایجاد می کند.و افراد عصبی در روابط زندگی و اجتماعی با مشکلاتی روبرو می شوند.

عجله کردن

کاهش تمرکز از مهم‌ترین آثار و پیامدهای عجله کردن

افرادی که کارها را با عجله انجام می دهند به کیفیت کار توجه نمی کنند و فقط کمیت برای آنها مهم است تا سریع کار را به اتمام برسانند.

عجول بودن باعث می شود تمرکز افراد به شدت کاهش یابد و وقتی تمرکز کم شود نمی توانند با دقت کارها را انجام دهند و به احتمال زیاد آن کار با شکست روبرو شده و به موفقیت نمی رسد.

وقتی کار نتیجه خوبی نداشته باشد.زحمت و تلاش فرد به فنا می رود و بر روی روح و روان فرد اثر منفی می گذارد و ارامش روان از طرف گرفته می شود.

دیگر پیامدهای عجله کردن

  • عجول بودن باعث می شود که همه جوانب کار را مورد بررسی قرار ندهیم و بدون در نظر گرفتن شرایط،تصمیم اشتباهی بگیریم و بی گدار به آب بزنیم.
  • افرادی که عجله می کنند درصد خطاکردن آن ها افزایش می یابد و باعث می شود موقعیت های بسیاری از دست بدهند و نتوانند تصمیم درستی بگیرند.
  • افرادی که عجله می کنند و تصمیمات اشتباه می گیرند در آخر به نتیجه مناسبی نمی رسند و به همین دلیل از انتخاب خود پشیمان می شوند.و احساس شکست و پشیمانی در آن ها به وجود می آید.
  • افراد عجول به استرس و اضطراب گرفتار می شوند و استرس باعث می شود به بیماری های روانی گرفتار شده و آرامش روانی در زندگی نداشته باشند.
  • اگر عجول بودن به یک عادت روزانه تبدیل شود باعث دخالت در امور دیگران،مقصر دانستن و قضاوت کردن دیگران می شود که بسیار امر ناپسندی است.
  • کارهایی که با عجله انجام شود هیچوقت نتیجه خوبی به همراه ندارد و بیشتر مواقع با شکست روبرو می شود به همین دلیل فرد انگیزه خود را از دست می دهد و بهانه های الکی برای عدم موفقیت می آورد.

همه موارد بالا باعث ناراحتی و عصبانیت می شود که در آخر به مشکلات روانی منتهی شده و آرامش را از زندگی انسان سلب می کند.

منبع : آثار، پیامدها و راه های مقابله با عجله کردن و عجول بودن

بازدید : 34
شنبه 13 اسفند 1401 زمان : 22:08

اختلال دوقطبی در کودکان می تواند خطرناک باشد. نشانه ها و درمان این بیماری در کودکان چگونه است؟

اختلال دوقطبی در کودکان

بله، کودکان نیز ممکن است از اختلال دوقطبی رنج ببرند.

اگر چه این اختلال بیشتر در دوران کودکی یا نوجوانی تشخیص داده می شود.

کودکان هر سن ممکن است تحت تأثیر قرار گیرند.

در این مقاله، ما می خواهیم درباره اختلال دوقطبی در کودکان و راه هایی برای کمک به کودک با آن صحبت کنیم.

اختلال دو قطبی در کودکان

اختلال دوقطبی در کودکان مانند بزرگسالان با افسردگی شدید با تغییر حالت رفتاری بیش فعالی یا مانیا همراه است.

تشخیص این اختلال در کودکان یک مسئله پیچیده است.

بعضی از کارشناسان معتقدند که اختلال در کودکان کم است و اغراق آمیز است، بعضی معتقدند که در برابر آن است.

تا کنون، کارشناسان قادر به ارائه دقیق در مورد شیوع این اختلال در کودکان نیستند.

تغییرات هیجانی و رفتارهای سوء ظن برای هر کودک و نوجوان طبیعی هستند.

اغلب این علائم هیچ بیماری یا مشکل روانپزشکی را که نیاز به درمان دارد مشخص نمی کند.

هر کودک ممکن است احساس خستگی، رنج، نگرانی، خشم، بیش فعالی یا فعالیت بیش از حد داشته باشد که در دوره های مختلف شایع هستند، اما اگر این علائم در کودک شما شدید تر باشد، آن را پایدار می کند و باعث مشکلات جدی می شود.

این اختلال در کودکان بین شش تا هجده ساله، همچنین ممکن است یک اختلال خلقی مخرب ایجاد کند.

این اختلال همراه با یک خشم شدید و تکراری است که با تعریف مشترک اختلال دوقطبی سازگار نیست.

کلید این است که سریعا نتیجه نگیریم.

اگر فرزند شما با اختلال دوقطبی تشخیص داده شود، قبل از شروع هر گونه درمان باید مشورت کنید.

شما باید مراقب فرزندتان باشید و با اطمینان او را درمان نمایید.

علائم اختلال دوقطبی در کودکان

برخی نشانه های اختلال دوقطبی در کودکان و نوجوانان عبارتند از:

  • تغییر در رفتار و عادات که متفاوت از تغییر رفتارهای معمول و دوره ای کودک است.
  • عدم فعالیت، عصبی بودن، تهاجمی بودن و بر خلاف هنجارهای اجتماعی بودن؛
  • رفتارهای شدید و مخاطره آمیز که با شخصیت او منطبق نیست، مانند مصرف مواد مخدر
  • بی خوابی یا کاهش قابل توجهی در نیاز به خواب؛
  • درد معده و افسردگی در بیشتر روزها و تقریبا هر روز؛
  • خودپنداره و اغراق در مورد توانایی های فردی؛
  • فکر خودکشی و رفتارهای آن در کودکان و نوجوانان بزرگتر.
  • علائم اختلال دوقطبی در کودکان در دوره های متناوب و متمایز مشهود است؛ بین این دوره ها، رفتار کودک به حالت عادی و طبیعی باز می گردد.

تشخیص اختلال دوقطبی در کودکان

تشخیص اختلال دوقطبی در کودکان دشوار است چرا که بسیاری از علائم آن مشابه بیش فعالی است،.

اختلالات رفتاری رفتارهایی است که حقوق اساسی دیگران و هنجارهای اجتماعی مناسب را نقض می کند و حتی رفتارهای معمول کودکی نیز دشوار می شود.

یک مشکل عمده این است که داروهایی که برای درمان بیش فعالی تجویز می شوند معمولا توسط مانیا در کودکان مبتلا به اختلال دوقطبی ایجاد می شود.

شیدایی در کودکان مضرتر از بزرگسالان است؛ روان درمانی، دیدن یا شنیدن چیزهای غیر واقعی در شیدایی کودکان اغلب مشاهده می شود.

کودکان مبتلا به افسردگی بیشتر درباره علائم فیزیکی افسردگی، مانند درد و تکان دادن، شکایت دارند.

یکی از معایب اصلی این اختلال در کودکان این است که دوره های تغییر رفتار در کودکان مبتلا به این اختلال بسیار سریعتر از بزرگسالان است.

در حالی که دوره های شیدایی و افسردگی در بزرگسالان، هفته ها، ماه ها و حتی سال ها، تغییرات کودکان ممکن است روزانه رخ دهد.

منبع : اختلال دوقطبی در کودکان

بازدید : 42
شنبه 13 اسفند 1401 زمان : 22:06

آموزش همدلی به کودکان امر بسیار مهمی می باشد. همدلی توانایی درک، احساس یا به اشتراک گذاشتن احساسات دیگران است. همدلی یک واکنش عاطفی به آنچه که شخص دیگری احساس می کند یا انتظار می رود آن را احساس کند.

همدلی چیست؟

بسیاری از افراد همدلی و همدردی را با هم اشتباه می گیرند اما آن ها دو ارزش مجزا می باشند. همدلی تنها توانایی درک احساسات فردی نیست، بزهکاران اغلب با تظاهر به درک احساسات و متعاقباً کسب اعتماد دیگران از افراد منفعت می برند. همدلی چیزی بیشتر از این است. همدلی نه تنها توانایی تشخیص کیفیت احساسات کسی است بلکه ارزش گذاری و محترم دانستن احساسات شخص دیگری را شامل می شود. همدلی به معنای رفتار کردن با دیگران از روی مهربانی، بزرگی و توافق و تفاهم است.

دو نوع اصلی همدلی وجود دارد: شناختی و عاطفی.

همدلی شناختی: توانایی درک دیدگاه دیگران و احساس درد آن ها می باشد. زمانی این نوع همدلی را تجربه می کنید که بدون از دست دادن احساسات خود در تجربه شخص دیگری غوطه ور شوید.

همدلی عاطفی: این نوع همدلی به این دلیل روی میدهد که با آن شخص همدردی می کنید یا احساس می کنید شبیه هم هستید. همدلی عاطفی به عنوان پاسخگویی عاطفی نیز شناخته می شود.

چرا رشد همدلی در کودکان مهم است؟

  1. همدلی برای یک جامعه منسجم حیاتی است. همدلی امکان تصمیم گیری اخلاقی و مهربانانه و نوع دوستانه را فراهم می کند. فقدان همدلی با احساسات دیگران در اوایل کودکی با مشکلات سلامت روان (مانند اختلال سلوک و روان پریشی) در آینده مرتبط است، بنابراین نباید اهمیت آن را دست کم بگیرید.
  2. درک احساسات دیگران باعث تقویت تعاملات اجتماعی و رفتار همدلانه می شود.
  3. همدلی در کودکان با رفتارهای نوع دوستانه، مشارکتی و اجتماعی همراه است. کودکان همدل مهارت های اجتماعی و هوش هیجانی بهتری دارند و پرخاشگری کمتر و استدلال اخلاقی بهتری نشان می دهند. آن ها همچنین هنگام اشتباه کردن و عدم رعایت قوانین حتی بدون نظارت نیز احساس گناه بیشتری نشان می دهند.
  4. احساس همدلی برای بزرگسالان در زندگی روزمره نیز مهم است. در نظر گرفتن دیدگاه شخص دیگر می تواند اعتماد و نزدیکی بین فردی را افزایش دهد.
  5. به مرور زمان این کار باعث افزایش اعتماد به نفس کودک می شود.

آموزش همدلی به کودکان

آموزش همدلی به کودکان پیش دبستانی

۱. کودکان باید شاهد نشان دادن همدلی بزرگسالان باشند.

در حالی که برخی از کودکان ذاتاً دارای موهبت قلب های رئوف می باشند، اکثر موارد کودکان نیاز دارند تا همدلی را توسط بزرگسالان پیرامون خود آموزش ببینند.

الگوبرداری همدلی از طریق نحوه ارتباط والدین با کودکان خود شروع می شود. والدینی که به چیزهای حائز اهمیت برای کودکان خود علاقه نشان می دهند و همچنین به روشی ملتفت و مثبت به هیجان ها عکس العمل نشان می دهند، درحال آموزش همدلی به کودکان می باشند.

۲. نیازهای هیجانی را برآورده کنید

زمانی که نیازهای هیجانی کودکان برآورده شود، دو چیز اتقاق می افتد. اول اینکه آن ها یاد می گیرند که چگونه نیازهای هیجانی دیگران را برآورده کنند و به آنچه دریافت می کنند، پایبند می شوند، بدان معنا که به اندازه کافی برای ابراز همدلی به دیگران هنگام نیاز، احساس امنیت می کنند.

۳. با کودکان در مورد نیازهای هیجانی صحبت کنید

برای بسیاری از بزرگسالان گفتگو در مورد نیازهای هیجانی یا هر چیز مرتبط با هیجان ها دشوار است. در نتیجه، آن ها به کندی برای صحبت درباره موضوع هیجان ها پیش می روند. در این حالت کودکان از کنترل هیجان های دیگران آگاه نیستند و در هر موقعیتی که واکنش هیجانی را ایجاب می کند، احساس ناراحتی می کنند.

گاهی اوقات آن ها از هیجان های خود می ترسند؛ زیرا آنها هرگز چگونگی مواجهه با نیازهای هیجانی را فرا نگرفته اند. گفتگو با کودکان در مورد نیازهای هیجانی و تجربه کردن آن ها در دیگر افراد ایده ی خوبی است. نیازهای هیجانی آن ها را نام گذاری کنید (برای مثال؛ حسادت، عصبانیت و دوستی) و به آن ها آموزش دهید که بروز این هیجان ها در شما امری نرمال است.

با کودکان خود گفتگو کنید که چگونه هیجان ها را به شکلی مثبت کنترل کنند و موقعیت هایی که در آن افرادی از آشنایان در حال تجربه کردن هیجان ها هستند را بازگو کنید و آموزش همدلی به کودکان را شکل دهید.

۴. موقعیت های زندگی واقعی را برای تمرین همدلی جستجو کنید

هیچ چیزی مانند مثال های زنده زندگی واقعی برای الگوسازی آنچه شما آموزش می دهید، وجود ندارد. در پی موقعیت هایی باشید که در شخصی دیگر تأثیرگذار است. با کودکان خود در مورد آنچه آن به افراد درگیر در این حس معنا می دهد و اینکه ممکن است آن ها چگونه احساسی نشان دهند، صحبت کنید. این کار ر حتما در برنامه فرزندپروری خود قرار دهید.

برای مثال، اگر شما آمبولانسی را می بینید که به سرعت رد می شود با کودک خود درمورد آنکه اعضای خانواده ی شخص بیمار در آن لحظه چه احساسی دارند، صحبت کنید.

۵. بازی ها

خردسالان به ویژه در محبت ورزیدن وانمود می کنند که آن ها کسی یا چیز دیگری غیر از آن هستند. شما می توانید از این زمان های جالب برای آموزش همدلی به آنها استفاده کنید. با کودکان خود نقش شخص دیگر را بازی کنید. این ممکن است یک شخصیت موجود در کتاب یا تلویزیون و یا حتی کسی که می دانید اخیراً تجربه مهمی را پشت سرگذاشته است، باشد.

شما می توانید یک داستان را با یکدیگر مرور کنید و از کودک خود بخواهید تا بایستد و احساسی که شخصیت آن ها ممکن است در آن لحظه معین داشته باشد را تجسم کند. این بر متمرکز کردن توجه آن ها بر هیجان هایی که شخص دیگر در آن موقعیت ممکن است تجربه کند، تاثیر دارد. شما می توانید از او بخواهید ادای احساساتی را درآورند که منعکس کننده ی احساسات شخصیت آنها است.

منبع : آموزش همدلی به کودکان با کمک روانشناس

بازدید : 59
سه شنبه 9 اسفند 1401 زمان : 0:06

اختلالات روان پریشی (سایکوز)

اختلال روان پریشی جزء بیماری های های شدید است و مغز را تحت تاثیر قرار می دهد و عملکرد مغز را مختل می کند.

نشانه های اختلال روان پریشی در همه به صورت یکسان نیست و از فردی به فرد دیگر متفاوت است ولی ویژگی اصلی اختلال روان پریشی قطع ارتباط با واقیعت است.

فرد مبتلا به اختلال روان پریشی نمی تواند با واقیعت تماس برقرار کند وممکن است چیزهایی را ببیند یا صداهایی را بشنود که دیگران آن ها را تجربه نمی کنند.

فردی که به اختلال روان پریشی مبتلا است معمولا این عقیده را دارد که دیگران آن ها را درک نمی کنند.

این اختلالات باعث می شوند که افراد فاقد توانایی لازم برای فکر کردن باشند و همچنین در قضاوت صحیح، دادن پاسخ های هیجانی مناسب، برقراری ارتباط موثر و رفتار کردن به صورت مناسب مشکل داشته باشند.

به همین دلیل این افراد در رفع کردن نیازهای روزانه ی خودشان ناتوان هستند و همچنین عملکرد شغلی و اجتماعی و تحصیلی این افراد نیز تحت تاثیر قرار می گیرد.

در صورت درمان نشدن احتمال عوارض این اختلال بسیار بیشتر است.

در وضعیت حاد احتمال آسیب زدن به خود یا یگران نیز وجود دارد.

این افراد چون متوهم هستند و افکاری در تضاد با واقیعت دارند، تمایل به جمع گریزی پیدا می کنند و انگیزه هایشان در زندگی محدود و اندک می شود.

ویژگی های عمده اختلالات روان پریشی

  • توهم (هالوسینیشن)
  • هذیان ( ایلوژن)

توهم

افرادی که دارای نشانه های سایکوز یا روان پریشی هستند معمولا در حواس پنج گانه ی خود نابهنجاری هایی را تجربه می کنند، مثلا چیز هایی را تصور می کنند که وجود خارجی ندارند.

توهم ها (هالوسینیشن ها) ممکن است در همه ی حواس روی دهند ولی رایج ترین آن ها توهم شنیداری است که در ۷۰ درصد افراد سایکوز یا روان پریش مشاهده می شود.

توهم های شنیداری معمولا به صورت صداهای بیرونی هستند که به فرد دستور می دهند کاری را انجام دهد، دو یا چند صدا هستند که با هم حرف می زنند، یا فرد صدای یک نفر را می شنود که در حال حرف زدن درباره ی افکار اوست.

بعد از توهم های شنیداری، توهم های دیداری رایجترین هستند.

توهم های دیداری ممکن است حالت عام داشته باشند، مثلا فرد، رنگ ها، شکل ها یا انسان هایی را ببیند که وجود خارجی ندارند، یا ممکن است خاص باشند.

یعنی فرد، یک انسان خاص و مشخص را ببیند که حضور دارد (مثلا، همسر یا پدر)، در حالی که او کیلومترها دورتر است یا فوت کرده است.

انواع دیگر توهم

  • توهم حسی یا جسمی (احساس خارش یا سوزش در بدن)
  • توهم چشایی ( غیر عادی حس کردن طعم غذا)
  • توهم بویایی (چیزی در حال سوختن نیست ولی فرد گزارش بوی سوختگی می دهد).

هذیان (دیلوژن)

هذیان ها عبارتند از باورهای راسخ اما غلط که معمولا بصورت سوء تفسیر ادراک های ذهنی یا تجربه ها جلوه می کنند.

حدود ۷۵ درصد کسانی که به علت اختلالات سایکوز بستری می شوند، هذیان (دیلوژن) دارند.

بعضی از هذیان ها آشکارا عجیب به نظر می رسند (مثلا، فرد فکر میکند که همه ی اعضای داخلی بدنش را بیرون آورده اند و اعضای یک نفر دیگر را به جای آنها گذاشته اند).

بعضی دیگر عجیب به نظر نمی رسند (مثلا، این باور که فرد فکر می کند دائما تحت نظارت پلیس است).

صرف نظر از میزان عجیب غریب بودن دیلوژن، افراد مبتلا به آن، برای تایید دیلوژن خود، همیشه می توانند منطق و دلایلی ارائه دهند، هرچند خود باور آشکارا عجیب به نظر می رسد.

انواع هذیان

  • هذیان تعقیب و آزار: فرد فکر می کند دیگران در تعقیب آن هستند وجاسوسی اش را می کنند و او در خطر است.
  • هذیان عظمت و خود بزرگ بینی: فرد فکر می کند فردی مشهور یا قدرتمند است (مثلا رئیس جمهور، پیامبر).
  • هذیان کنترل: فرد فکر می کند افکار، احساسات و اعمالش تحت کنترل نیروهای خارجی است (مثلا موجودات فضایی یا فوق طبیعی).
  • هذیان به خود گرفتن: فرد فکر می کند رویدادهای خارجی مستقل و بی طرف، مشخصا به آن اشاره دارد (مثلا فکر می کنند گویندگان رادیو و تلویزیون درباره ی آن حرف می زنند).
  • هذیان کاپگراس: فرد فکر می کند یکی از آشنایانش با یک نفر دیگر و مشابه او تعویض شده و این فرد، خود او نیست.
  • هذیان کاتراد: فرد فکر می کند که مرده است.
  • هذیان پخش افکار: فرد فکر می کند افکارش پخش می شود و دیگران می توانند آنها را بشنوند.
  • هذیان درج افکار: فرد قویا باور دارد دیگران یا نیروهای غیبی افکاری را در سر او می کارند.
  • هذیان برداشت افکار: فرد فکر می کند که یک قدرت یا یک فرد خارجی افکار او را از ذهنش بیرون می کشد.
  • هذیان نیست انگاری: فرد فکر می کند جنبه ای از دنیا یا خود او دیگر وجود ندارد، مثلا فکر کند دنیا وجود خارجی ندارد یا ممکن است فکر کند دست ندارد، قلب ندارد.
  • هذیان جسمی یا سوماتیک: فرد فکر می کند بدنش بوی بد می دهد یا یک بیماری وحشتناک دارد.
  • هذیان فقر: بر خلاف شواهد (حساب بانکی پر از پول)، فرد کاملا معتقد است که فقیر است.
  • هذیان گناه کاری: فرد مطمئن است که یک گناه بزرگ یا یک اشتباه وحشتناک مرتکب شده است.

منبع : اختلالات روان پریشی (سایکوز)

بازدید : 34
سه شنبه 9 اسفند 1401 زمان : 0:04

اضطراب در نوجوانان می تواند باعث فشار خون بالا، تضعیف سیستم ایمنی و بیماری هایی مانند چاقی و بیماری های قلبی شود، بنابراین نباید در درمان آن کوتاهی کنید.

همانطور که قبلا در مقالات همین سایت ذکر کردیم، اضطراب عبارت می باشد از؛ یک حالت عاطفی است که عامل مبهمی از ترس ناشی از پیش بینی حوادث نامطبوع در آینده، در آن وجود دارد. این حالت حتی قبل از آن که در شخص، محرک واقعی بوجود آورنه ی ترس حضور داشته باشد، اتفاق می افتد.

علت ایجاد اضطراب در نوجوانان

نوجوانانی که مضطرب هستند و اضطراب را تجربه می کنند در اغلب موارد، از این که علت اضطراب خود را بیان کنند یا توضیح بدهند، درمانده هستند و توانایی توضیح برای حالت خود را نخواهند داشت. البته مواردی گوناگون نیز وجود دارند که در آن ها می توان علت اضطراب و تنش های روحی را مشخص نمود.

به عنوان مثال، در اضطراب ناشی از یک امتحان، زمانی که شخص در مورد امتحان فکر می کند و آن را پیش بینی می کند ، سبب می شود که واکنش های عاطفی در فرد بروز کند. شخصی که دارای اضطراب شدید می باشد، اغلب دارای یک سری واکنش هایی همچون؛ لرزش دست و بدن، عرق کردن، افزایش میزان نبض و تنفس و همچنین سایر واکنش های فیزیولوژیکی و نیز احساس ترس و افسردگی و ابهام بروز می باشد. موارد زیر باعث اضطراب در نوجوانان می شود:

عوامل استرس زای مدرسه

  • فشار برای موفقیت در مدرسه
  • فعالیت های بعد از مدرسه و فوق برنامه
  • تقاضا برای خدمات اجتماعی
  • نگرانی های ایمنی و بهداشت عمومی

عوامل استرس زا اجتماعی

  • روابط عاشقانه
  • مورد قلدری قرار گرفتن
  • فشار برای تغییر یا کنترل ظاهر فیزیکی
  • نیاز به تمرکز مداوم بر رسانه های دیجیتال و اجتماعی
  • عوامل استرس زای خانواده و خانه

استرس خانوادگی

  • بیماری، مشکلات اقتصادی یا طلاق
  • تغییرات در روابط خانوادگی
  • مشاغل و تصمیمات شغلی

اختلال اضطراب در کودکان و نوجوانان

اضطراب از طریق محرک هایی درونی و بیرونی بوجود می آید. به عنوان مثال، زمانی که شخص کاری انجام می دهد که با ارزش هایش تعاملی ندارد، احساس گناه به او دست می دهد، احتمالا این اضطراب بوجود آمده در فرد به دلیل وحشت او از فاش شدن نتایج احتمالی آن عمل برای دیگران می باشد.

شرایط محیطی هم می توانند سبب بروز اضطراب در نوجوانان بشوند. این حالت زمانی بوجود می آید که دیگران فرد را مورد ارزش یابی قرار بدهند، به عنوان مثال، در بازی یا مسابقه فوتبال، یا زمانی که فرد به نتایج حاصل از موقعیتی اطمینان کامل ندارد. علاوه بر این موضوع، اضطراب می تواند معلول توجه زیاد شخص به توانایی هایش در جهت ارضای انگیزه ها و یا منترل داشتن بر موقعیت ها و یا نیز ترکیبی از این دو مورد باشد.

اضطراب در نوجوانان

اضطراب بهنجار و ناهنجار

هیچ گاه اضطراب تنها به دانش آموزان و یا حتی بیماران عصبی و یا روانی اختصاص ندارد، بلکه مشکلی همگانی و جهانی نیز می باشد. اضطراب در نوجوانان دارای نشانه های جسمی نیز می باشد، که شامل؛ زخم معده و تنگی نفس است و همچنین دارای نشانه ها و علائم روحی نیز می باشد که شامل واکنش هایی همانند ترس و نیز افسردگی می باشد.

نکته ی جالب این است که شخص مضطرب علت دقیق و خاصی را نمی تواند برای اضطراب خود بیان کند.

اضطراب طبیعی و بهنجار

این نوع اضطراب شامل آن لحظات اضطراب آوری است که به عنوان مثال؛ فرد قبل از آن که وارد جلسه ی امتحان بشود، تجربه می کند. یک نوع احساس درماندگی است که هیچ شخصی قادر به حل این مشکل پیچیده و مبهمی که برای فرد مضطرب پیش آمده نیست. میزان بهنجاری از اضطراب، می تواند مانند؛ تنش های عاطفی، خود یک انگیزه برای رفتار باشد.

مثلا دانش آموزی که درسش را به درستی یاد نگرفته است، امکان این را دارد که با اضطراب نسبت به آن واکنش نشان بدهد و همین اضطراب در نوجوانان مانع داوطلب شدن او برای پاسخ به همان درس در کلاس بشود. در صورتی که همین اضطراب می تواند باعث شود که دانش آموز را برانگیزد و به گونه ای سوق بدهد تا درسش را به خوبی بیاموزد ت بتواند بر آن حالت خود غلبه کند.

اضطراب ناهنجار

اضطراب ناهنجار دارای دارای درجات متفاوت و فراوانی های مختلف می باشد و سبب رفتار و احساساتی می باشد که سبب جلوگیری از کارائی عملی فرد می شود. در اضطراب شدید و مزمن، فرد تحت یک فشار و تنیدگی ناشی از تعارضات درونی قرار می گیرد.

چنین افرادی به طور معمول از سر درد، دل پیچه، پشت درد شکایت دارند و در همه ی لحظات احساس خستگی به آن ها دست می دهد و احساس ناکامی شدیدی دارند، بدون آنکه دلیل ترس خود را بدانند. این گونه حالت ترس می تواند از چند دقیقه تا چند روز و چند ماه هم ادامه داشته باشد.

نشانه و تاثیر استرس در نوجوانان

استرس بر نوجوانان تاثیر زیادی می گذارد و ممکن است باعث افت تحصیلی و حتی مصرف مواد مخدر برای کاهش اضطراب در نوجوانان شود بنابراین باید نشانه های آن را شناخت و آن را درمان کرد:

  1. بدخلقی و عصبانیت
  2. اضطراب و نگرانی بیش از حد
  3. مشکل خواب
  4. افزایش یا کاهش وزن
  5. کاهش علایق نسبت به مواردی که قبلا به آن ها علاقه داشته است.
  6. کاهش انرژی یا خستگی بیشتر از حد طبیعی
  7. مشکل در تمرکز
  8. افت تحصیلی
  9. کاهش شدید انگیزه
  10. داشتن افکار منفی
  11. کناره گیری از دوستان یا فعالیت های مورد علاقه
  12. کاهش یا افزایش اشتها
  13. سردرد
  14. رفتارهای اضطراب مانند جویدن ناخن یا کندن مو
  15. معده درد
  16. دندان قروچه
  17. استفاده از الکل یا مواد مخدر برای خوددرمانی
  18. علائم فیزیکی غیر قابل توضیح، مانند تیک عصبی

راه های کاهش استرس در نوجوانان

۱. تنفس عمیق

تحقیقات نشان می دهد که کند کردن تنفس ممکن است یکی از موثرترین مهارت های مقابله ای برای اضطراب در نوجوانان باشد، زیرا آرامش را بیش تر و هضم را فعال می کند. در اینجا یک تمرین تنفس آسان ذکر شده است که می تواند به مدیریت استرس نوجوانان در هر شرایطی کمک کند.

  1. راحت بنشینید، پاها را روی زمین بگذارید، چشمانتان را بسته و دست‌ها را شل کنید و روی ران‌هایتان قرار دهید.
  2. به آرامی از طریق بینی نفس بکشید. همانطور که ریه های شما پر می شود، سینه و شکم خود را منبسط کنید. سعی کنید تا پنج، هفت یا هر عددی که احساس راحتی می کند بشمارید.
  3. به آهستگی از طریق بینی یا دهان نفس بکشید، هر کدام که طبیعی تر است. در حین بازدم می توانید بشمارید. اطمینان حاصل کنید که بازدم به اندازه دم یا طولانی تر است.
  4. اگر حواس‌تان پرت شد، ذهن‌تان را به تمرکز روی نفس بازگردانید.
  5. چند دقیقه تکرار کنید.
  6. به احساس خود توجه کنید. آیا بدن شما آرام تر از قبل از شروع می باشد؟ آیا ذهن شما آرامتر است؟

۲. ذهن آگاهی را تمرین کنید.

تعداد قابل توجهی از مطالعات نشان می دهد که مدیتیشن و ذهن آگاهی می تواند به کاهش استرس در نوجوان کمک کند. مدیتیشن نوجوانان را تشویق می کند تا احساسات خود را از فاصله کمی مشاهده کنند.

علاوه بر این، محققان این نظریه را مطرح می کنند که تمرین آگاهانه یوگا، پاسخ آرامش را فعال می کند. این تئوری نشان می دهد که ترکیب یوگا از حرکت آهسته و تنفس آگاهانه پاسخ آرام بخشی را در سیستم عصبی آغاز می کند.

۳.فعالیت بدنی

فعالیت بدنی باعث افزایش تولید اندورفین در بدن می شود که ماده شیمیایی «احساس خوب» مغز است. به گفته انجمن روانشناسی آمریکا، ورزش سیستم های فیزیولوژیکی بدن را مجبور می کند تا بسیار نزدیک تر از حد معمول با هم ارتباط برقرار کنند. بنابراین، این کار کارایی بیشتری در پاسخ به استرس ایجاد می کند.

علاوه بر این، انجام یک فعالیت بدنی که از آن لذت می‌برند، می‌تواند احساس تسلط و اعتماد به نفس نوجوان را افزایش دهد. بنابراین به آن ها کمک کنید تا کاری را که دوست دارند انجام دهند انتخاب کنند تا ورزش دیگر به نظر آن ها یک کار طاقت فرسا نباشد.

۴. خواب مناسب

اینکه نوجوانان به اندازه کافی خواب دریافت کنند یا نه، می تواند تأثیر زیادی بر استرس داشته باشد. یک مطالعه در این زمینه نشان داد که نوجوانان وقتی که در شب به اندازه کافی نخوابند در طول روز چه واکنشی نشان می‌دهند، نتایج نشان داد که نوجوانان محروم از خواب، موقعیت‌های استرس‌زا را بسیار تهدیدکننده‌تر از شرکت‌کنندگان با خواب مناسب می دانستند.

برای بهبود خواب، نوجوانان باید مطمئن شوند که اتاقشان در شب تاریک و خنک است و نیم ساعت یا بیشتر قبل از خواب تلفن و سایر وسایل خود را خاموش کنند. آن ها ممکن است سعی کنند یک روال آرامش بخش قبل از خواب را معرفی کنند که شامل خواندن، نوشتن یا گوش دادن به موسیقی آرامبخش است.

منبع : اضطراب در نوجوانان

بازدید : 36
چهارشنبه 3 اسفند 1401 زمان : 0:08

عوامل تحریک کننده افسردگی، ۵ عامل اصلی را بشناسید

عواملی که باعث تحریک افسردگی می شوند چه چیزهایی هستند؟ در چه شرایطی باید نسبت به افسردگی هوشیاری بیشتری داشته باشیم؟ یکی از شایع ترین اختلالات روانی افسردگی می باشد که آن را به عنوان سرماخوردگی ذهن می شناسند، عوامل بسیاری در محیط می تواند افسردگی را تحریک کند و یا منجر به شدت آن شود، همه افراد در معرض خطر افسردگی و عوامل تحریک کننده آن می باشند و گاهی دور شدن از عوامل تحریک پذیر برای آن ها دشوار می باشد.

در این شرایط باید علائم و نشانه هایی که نشان دهنده افسردگی می باشند را بشناسید تا از اختلالات افسردگی پیشگیری کنید، هم چنین در این زمینه می توانید با مشاور تخصصی درد و دل کرد و عوامل تحریک کننده تان را بیان کنید، مشاور و روانشناس با توجه به شرایط شما راهکارهایی عملی برای درمان افسردگی در اختیار شما می گذارد.

عوامل تحریک کننده افسردگی، چند عامل اصلی

شرایط مختلفی باعث به وجود آمدن خلق افسرده و شروع دوره های افسردگی می شود و باید این نکته را در نظر بگیرید که شرایط شما با هیچ فرد دیگری قابل مقایسه نمی باشد و خوبی مراجعه به روانشناس این است که مثل یک دوست صمیمی با شما وارد گفت و گو می شود و راهکارهای مناسب و صحیح با توجه به روحیه و شرایط شما در اختیار شما می گذارد، در این مقاله چند مورد از عوامل اصلی که باعث تحریک افسردگی می شود را بیان می کنیم.

  1. ایجاد تغییرات اساسی در زندگی

سازگار شدن با هر تغییری در زندگی آسان نمی باشد برای مثال زمانی که فرد شغلش را از دست می دهد و یا بازنشسته می شود مجبور می شود با این شرایط کنار بیاید و تغییراتی در شیوه زندگی خود ایجاد کند در صورتی که به آن عادت ندارد. اگر فرد در سازگاری با شرایط ناتوان باشد مشکلاتی مانند اختلال در سازگاری و اختلال در افسردگی برای او به وجود می آید.

یکی از مهم ترین تغییرات در زندگی می توان به تولد فرزند اشاره کرد جالب است بدانید که افسردگی بعد از زایمان به زنان تنها اختصاص ندارند و گاهی اوقات بسیاری از مردان را درگیر می کند. عواملی مانند تغییرات هورمونی، کنار آمدن با شرایط جدید، مسئولیت ها و وظایف جدید باعث به وجود آمدن اختلال افسردگی در فرد می شوند.

زن و مردی که تا قبل از به دنیا آمدن فرزندشان در مرکز توجه یکدیگر قرار داشته اند بعد از به دنیا آمدن فرزندشان باید توجه شان را بر روی کودکشان معطوف کنند و برای این که با شرایط جدید سازگار شوند باید انعطاف پذیری ذهنی داشته باشند و از طرف دیگران حمایت های عاطفی دریافت نمایند تا بتوانند از به وجود آمدن افسردگی پیشگیری کنند.

در صورتی که بعد از تولد فرزندتان با علائم و نشانه های افسردگی رو به رو شدید باید از مشاور روانشناس برای دریافت خدمات روان درمانی مراجعه نمایید تا برای درمان افسردگی شما اقداماتی را انجام دهد در غیر این صورت افسردگی به رابطه شما با فرزندتان اثر می گذارد و احتمال دارد باعث افسردگی فرزندتان شود.

۲٫ عوامل تحریک کننده افسردگی، عوامل مربوط به روابط عاطفی

در بسیاری از موارد افسردگی به خاطر عواملی مانند طلاق و یا به هم خوردن رابطه و مشکلات خانوادگی آغاز می شود، در واقع روابط عاطفی نزدیک، هیجانات بسیاری را برای افراد رقم می زند و در روان فرد، طوفان های شدید و بزرگی را به وجود می آورد.

بسیاری از افراد پس از این که طلاق می گیرند یا رابطه عاطفی شان را برهم می زنند باعث می شود تا خلق بسیار پایینی را تجربه کنند و در این حالت ممکن است افکار خودکشی به سراغ فرد بیاید، در این موارد مداخلات روانشناسی و روان پزشکی ضرورت بسیاری دارد و علاوه بر جلسات روان درمانی فرد باید برای درمان افسردگی خود از داروهای ضد افسردگی استفاده کند.

۳٫ مرگ نزدیکان و آشنایان

یکی از دشوارترین امکانات این زندگی کنار آمدن با مرگ نزدیکان می باشد در صورتی که از پس این امتحان برنیایید احتمال دارد حالت سوگ و عزاداری برای مدت طولانی در شما باقی بماند و باعث افسردگی در شما شود، در صورتی که غم و اندوه شدید باشد داشتن علائم غم حداکثر تا ۶ ماه پس از مرگ عزیزان طبیعی می باشد و در صورتی که حالت افسردگی و سوگ به مدت طولانی تری تجربه شود باعث به وجود خلق افسرده و به وجود آمدن اختلالاتی در عملکرد روزانه می شود و در این حالت برای درمان افسردگی حتما باید از مشاوره روانشناسی کمک گرفت.

۴٫ تجربه استرس مزمن

بسیاری از افراد جامعه تحت تاثیر انواع استرس های مالی، شغلی، خانوادگی و غیره قرار دارند در صورتی که این استرس ها برای زمان طولانی مدتی در زندگی حضور داشته باشد و به درستی مدیریت نشود باعث به وجود آمدن اختلالات اضطرابی، افسردگی و علائم ناخوشایند جسمانی خواهد شد.

به طور مثال بعد از تعطیلات طولانی مدت شما مجبور می شوید که به سرکار و یا دانشگاه بروید در این حالت استرس بسیاری به شما وارد می شود که در این شرایط باید راهکارهای مدیریت استرس را از طریق کتاب های خودیاری، کارگاه های آموزشی و جلسات فردی یاد بگیرید تا بتوانید از به وجود آمدن مشکلات و افسردگی پیشگیری کنید.

۵٫ عوامل تحریک کننده افسردگی، اعتیاد به مصرف مواد، دارو یا الکل

درگیر شدن با اعتیاد می تواند باعث به وجود آمدن افسردگی شود زیرا روابط خانوادگی از طریق اعتیاد از دست می رود و قوای جسمی و روانی فرد دچار تحلیل می شود، این عوامل در پیدایش افسردگی بی تاثیر نمی باشند.

پس از ترک اعتیاد و هم چنین ترک سیگار به وجود آمدن افسردگی امری شایع می باشد در واقع بسیاری از افراد بعد از ترک اعتیاد و سیگار دچار افسردگی می شوند و به وجود آمدن افسردگی در این شرایط می تواند موقعیت پرخطری را ایجاد کند و فرد دوباره به سمت مصرف مواد برگردد، هم چنین ترک اعتیاد باید حتما تحت نظر متخصص روانشناس انجام گیرد.

منبع : عوامل تحریک کننده افسردگی، ۵ عامل اصلی را بشناسید

بازدید : 34
چهارشنبه 3 اسفند 1401 زمان : 0:07

هوش اجتماعی نوجوان (Social intelligence)، راه های تقویت هوش اجتماعی و آگاهی از تفاوت هوش هیجانی و هوش اجتماعی باعث می شود که افراد نسبت به نحوه درک افراد مطلع باشند. این افراد می دانند که به صورت حسّی بدانند که در موقعیت های اجتماعی چه چیزی بگویند و حتی در جاهایی که ازدحام جمعیت وجود دارد، دارای اعتماد به نفس مناسبی باشند.

هوش اجتماعی چیست؟

نظریه هوش اجتماعی برای اولین بار در سال ۱۹۲۰ و توسط یک روانشناس آمریکایی به اسم ادوارد تورندایک[Edward Thorndike] مطرح شد.

وی هوش اجتماعی نوجوان را به صورت “توانایی شناخت و مدیریت مردان و زنان و پسرها و دختران و داشتن اقدامات عقلایی در روابط انسانی” تعریف کرد.

هیچ شخصی دارای هوش اجتماعی متولد نمی شود. در مقابل، این مورد شامل مجموعه ای از مهارت ها می باشد که افراد در طول زمان یاد می گیرند.

نشانه هوش اجتماعی بالا

افراد دارای هوش اجتماعی یک سری ویژگی های اصلی دارند که در هنگام ارتباط برقرار کردن با سایر افراد به آن ها کمک می کند. این موارد عبارتند از:

۱. گوش دادن مفید:

شخصی که دارای هوش اجتماعی می باشد، فقط به منظور جواب گفتن گوش نمی کند، بلکه به صورت واقعی و با تمام حواس خودش به موارد بیان شده توسط یک فرد دیگر گوش می کند.

سایر افراد در هنگام مکالمه با این افراد، احساس شناخته شدن و ارتباط برقرار کردن پیدا می کنند.

هوش اجتماعی نوجوان

۲. مهارت های مکالمه ای:

آیا تا به حال شخصی را دیده اید که به صورت مناسبی با سایر افراد ارتباط برقرار می کند؟

آن ها دارای یک سری مهارت های مکالمه ای هستند که باعث می شود توانایی مناسبی برای بحث کردن با هر شخصی داشته باشند.

آن ها در مکالمات با ادب، شایسته، شوخ طبع و صادق هستند و می توانند جزئیات موارد بیان شده توسط سایر افراد را به یاد بیاورند که باعث می شود مکالمه صورت گرفته معنادار باشد.

۳. مدیریت شهرت:

افراد دارای هوش اجتماعی، عقیده ای را که در افراد ایجاد می کنند را در نظر می گیرند.

مدیریت شهرت که به عنوان یکی از پیچیده ترین مولفه های هوش اجتماعی نوجوان در نظر گرفته می شود، نیاز به یک توازن دقیق و محتاطانه دارد.

یک شخص باید به صورت متفکرانه یک عقیده ای را در فرد دیگری ایجاد کند و همزمان یک فرد قابل اعتمادی باشد.

۴. عدم بحث و مشاجره:

شخصی که دارای هوش اجتماعی می باشد، مطلع است که جر و بحث کردن یا به اثبات رساندن یک مورد از طریق ایجاد یک احساس بد در یک فرد دیگر، روش مورد استفاده و مورد دلخواه آن ها نمی باشد.

آن ها بیدرنگ و بلافاصله ایده های سایر افراد را رد نمی کنند، بلکه با یک ذهن باز و به دقت به صحبت های وی گوش می کنند – حتی در صورتی که وی به صورت شخصی با ایده مطرح شده مخالف باشد.


تقویت هوش هیجانی در نوجوانان

در حالی که برخی از افراد بدون هیچ نوع تلاشی هوش اجتماعی خودشان را افزایش می دهند، ولی سایر افراد باید تلاش بیشتری برای افزایش هوش اجتماعی شان انجام بدهند.

خوشبختانه، استراتژی های خاص می توانند به فرد کمک کنند تا مهارت های اجتماعی را ایجاد بکند. تکنیک هایی که برای رشد هوش اجتماعی شما می توانند مفید باشند عبارتند از:

۱. توجه مناسب نسبت به موارد (و افراد) موجود در اطراف خودتان.

افراد دارای هوش اجتماعی، مشاهده کننده می باشند و به راهنماهای اجتماعی دقیقی که در اطرافشان وجود دارد، توجه می کنند.

در صورتی که فکر می کنید یک شخص موجود در زندگی شما مهارت های مردمی و اجتماعی زیادی دارد، به نحوه تعامل وی با سایر افراد توجه کنید.

۲. بر روی افزایش هوش عاطفی خودتان تلاش کنید.

هر چند که هوش عاطفی نوجوان شبیه به هوش اجتماعی نوجوان می باشد، ولی بیشتر در رابطه با نحوه کنترل احساسات خودتان و نحوه همدلی کردن شما با سایر افراد می باشد.

این هوش به شما کمک خواهد کرد تا عواطف موجود در سایر افراد را هم بشناسید و آن ها را تنظیم کنید.

یک فرد دارای هوش عاطفی می تواند احساسات منفی ، همانند احساس ناکامی یا عصبانیت، را در هنگام قرار گرفتن در یک مجموعه اجتماعی شناسایی و کنترل کند.

۳. احترام گذاشتن به تفاوت های فرهنگی.

هر چقدر شما بیشتر منتظر و پذیرای تفاوت های فرهنگی باشید، می توانید شناخت بهتری نسبت به آنها به دست بیاورید.

هر چند که اکثر افراد مهارت های خودشان را از خانواده، دوستان و جامعه اطراف خودشان یاد می گیرند.

ولی یک فرد دارای هوش اجتماعی به این شناخت دست پیدا می کند که سایر افراد بر اساس نحوه تربیتی که داشته اند، می توانند واکنش ها و فرهنگ های متفاوتی داشته باشند.

۴. تمرین کردن گوش دادن به صورت فعال.

با کار کردن بر روی مهارت های ارتباطی (که به گوش دادن فعال نیاز دارد) هوش اجتماعی نوجوان افزایش می یابد.

در هنگام صحبت کردن یک فرد هیچ گونه اختلالی ایجاد نکنید. قبل از پاسخ دادن، به صحبت هایی که یک فرد بیان می کند با دقت گوش کنید.

به انعطاف های موجود در صحبت های سایر افراد گوش کنید، چرا که این مورد می تواند معنای واقعی مورد نظر آن ها را بیان کنید.

۵. از افراد مهمی که در زندگیتان قرار دارند، قدردانی کنید.

افراد دارای هوش اجتماعی روابط عمیقی با افرادی دارند که برای آن ها مهم هستند. به احساسات همسر، فرزند، دوستان، همکاران و سایر افراد مرتبط با خودتان توجه کنید

در صورتی که نسبت به افراد صمیمی موجود در زندگی خودتان بی توجه باشید، شما نخواهید توانست که ارتباط مناسبی با سایر افراد برقرار کنید.

منبع : هوش اجتماعی نوجوان را افزایش دهیم

بازدید : 34
پنجشنبه 27 بهمن 1401 زمان : 0:36

روش استارت استاپ برای جلوگیری از زود انزالی

روش استارت استاپ برای جلوگیری از زودانزالی چگونه می باشد؟ در زندگی مشترک چالش ها و مشکلات زیادی برای زن و شوهر به وجود می آید که یکی از آن ها به خاطر نارضایتی جنسی است که دلایل مختلفی دارد و یکی از این دلایل ها نارضایتی جنسی، مساله زود انزالی مردان می باشد.

زود انزالی معمولا منشا روانی و عصبی دارد و قابل درمان می باشد و برای حل آن روش های متعدد دارویی و غیردارویی وجود دارد اما روش های غیردارویی موثرتر می باشد و در نتیجه عوارض دارویی به دنبال نخواهد داشت، روش های استارت استاپ یکی از روش هایی است که می تواند برای درمان زود انزالی مفید باشد و همچنین روانشناس می تواند در زمینه حل مشکلات روانی به فرد کمک کند و آموزش های لازم را به بیمار می دهد تا راهکارهای لازم را به درستی فرا بگیرد.

روش استارت استاپ برای جلوگیری از زود انزالی، ریشه یابی

امروزه روش های غیردارویی بسیاری برای درمان زودانزالی وجود دارد زیرا میل به داشتن رابطه طولانی مدت بسیار رایج می باشد و بسیاری از افراد برای داشتن رابطه طولانی مدت به سمت داروهای تاخیری کشیده می شوند اما باید قبل از هر چیزی منشا زود انزالی را پیدا کنید.

افراد به خاطر مشکلات روانی از جمله اضطراب، هیجان و استرس های روانی که در زندگی تجربه می کند می توانند به شکل های مختلف زود انزالی را تجربه کند، یکی دیگر از ترس هایی که در مردان باعث زود انزالی می شود ترس از اختلال در نعوظ در زمان نزدیکی می باشد.

معمولا مردان به دلایل مختلف اخلاقی و فرهنگی به پزشک مراجعه نمی کنند و در مورد این مسائل با پزشک راحت نیستند و برای درمان زود انزالی به صورت خودسرانه به سمت داروهای اعصاب و مواد مخدری مانند تریاک روی می آورند که عوارض زیادی برای فرد به دنبال دارد.

زود انزالی مشکلی است که بسیاری از مردان به آن دچار می شوند، به همین دلیل باید خجالت را کنار بگذارید و به روانشناس مراجعه کنید و در مرحله اول تنش های روانی خود را کاهش دهید تا اعتماد به نفس شما به رابطه برگردد، تکنیک های استارت استاپ به شما کمک می کند تا رابطه جنسی طولانی تری را تجربه کنید.

نحوه اجرای روش استارت و استاپ ( شروع و توقف) برای جلوگیری از زود انزالی

روش استارت و استاپ در واقع روشی برای آمیزش منقطع و مرحله به مرحله می باشد، در هنگام رابطه جنسی و زمانی که میزان تحریک در بدن شما به حداکثر می رسد درست زمانی قبل از ارضا شدن و به انزال رسیدن، رابطه جنسی و دخول را متوقف کنید و بعد از مدت کوتاهی که حس لذت در شما فروکش می شود دوباره رابطه جنسی خود را ادامه دهید.

احتمال دارد در ابتدا این کار سخت به نظر برسد و یا شریک جنسی شما این انتظار را نداشته باشد اما در نهایت برای شما لذت بخش است و لذت جنسی بسیاری برای شما دارد، این روش باعث می شود تا شما کنترل انزال خود را به دست آورید، باید قبل از انجام این روش شریک جنسی خود را در جریان بگذارید و او را از انجام این عمل آگاه کنید.

تفاوت تاثیر روش استارت استاپ با تکنیک مسترز و جانسون بر زود انزالی

روش استارت استاپ شامل فرایند یادگیری، تشخیص و کنترل احساسی می باشد و تفاوت آن با روش مسترز جانسون این است که در این روش از تکنیک ۱ به ۹ استفاده می شود به طوری که فرد در آمیزش اول یک بار مکث می کند و در هفته های بعدی به تدریج با توجه به قوای جنسی اش میزان توقف هایش را افزایش می دهد تا به ۹ بار مکث در رابطه جنسی برسد.

برای مثال مرد آلت خود را چهار بار در واژن زن قرار می دهد و بعد استراحت می کند و دوباره و چندباره این عمل را انجام می دهد تا انزال دیرتر اتفاق افتد، در این حالت شرایط بدن به صورت شرطی شده است و می تواند رابطه جنسی طولانی تری را داشته باشد و همسرش را ارضا کند، روش استارت استاپ موثرتر از روش مستر و جانسون می باشد.

روش شروع و توقف برای جلوگیری از زود انزالی، طول مدت رابطه جنسی

افزایش زمان رابطه جنسی به شرایط روحی و جسمی فرد بستگی دارد و در افراد مختلف متفاوت می باشد، نمی توان برای آن زمان مشخصی را تعیین کرد و هنگامی که فرد از استرس و اضطراب به دور باشد روش استارت استاپ تاثیر بهتری بر روی زود انزالی او خواهد داشت.

روش های درمانی طبیعی احتمال دارد زمان گیر باشد و مدت زیادی طول بکشد تا فرد درمان شود، البته در روش استارت استاپ هم باید صبر و حوصله داشت و ناامید نشد تا درمان به روش درست صورت گیرد، اما به طور پیش فرض اگر مدت زمان نزدیکی شما ۵ دقیقه باشد با تمرین می توانید مدت زمان آن را به ۲۰ دقیقه افزایش دهید.

درباره روش جلوگیری از زود انزالی خود با همسرتان هماهنگ باشید

افرادی که گرفتار زودانزالی هستند باید مشکل شان را به همسرشان بگویند و از او کمک بخواهند و قبل از انجام استارت استاپ باید او را در جریان بگذارید زیرا یک طرف قضیه همسرتان می باشد و باید در این کار به شما کمک کند به همین دلیل به طور دقیق و واضح به او توضیح دهید و او را قانع کنید زیرا مراحل پیوسته نمی باشد و به همکاری همسرتان نیاز است و اگر همسرتان به شما کمک نکند کمی برای شما دشوار خواهد بود.

همسرتان را نباید مجبور به رابطه جنسی کنید، برای این که توجه او جلب کنید باید قبل از نزدیکی معاشقه داشته باشید و روش های عشق بازی را انجام دهید این کار به شما کمک کند تا رابطه جنسی لذت بخشی را تجربه کنید.

منبع : روش استارت استاپ برای جلوگیری از زود انزالی

بازدید : 41
پنجشنبه 27 بهمن 1401 زمان : 0:35

علائم افسردگی در کودکان، نشانه های افسردگی در کودکان ۲ ساله، علائم افسردگی در کودکان ۳ ساله، علائم افسردگی در کودکان ۴ ساله در این مقاله آورده شده است.

کودکان نیز مانند بزرگسالان ممکن است افسرده باشند. گاهی اوقات کودکان به ظاهر عادی و بدون هیچ مشکل اساسی زندگی ممکن است افسرده شوند.

این مشکل یک عدم تعادل شیمیایی در مغز است که باعث بروز افسردگی بالینی می شود. علائم خاصی وجود دارد که نشان از افسردگی در کودک می دهد بنابراین در صورت مشاهده این علائم دریافت کمک و درمان برای سلامت روانی بسیار مهم است.

علائم افسردگی در کودکان

بر اساس DSM (راهنمای تشخیصی و آماری اختلال روانی) یک دوره افسردگی اساسی به عنوان رفتارهای افسرده ای توصیف می شود که به طور مداوم برای دو هفته یا بیشتر طول می کشد. بنابراین، اگر کودک شما بیش از دو هفته است که احساس ناامیدی یا غم دارد، باید باعث نگرانی شود.

در زیر علائم افسردگی طبق دستورالعمل DSM آمده است. فرد باید حداقل پنج مورد از این رفتارها را برای مدت دو هفته یا بیشتر داشته باشد تا به طور رسمی مبتلا به افسردگی تشخیص داده شود:

  • احساس غم و اندوه عمیق یا خلق افسرده که بیشتر روز (به مدت دو هفته یا بیشتر) ادامه دارد.
  • کاهش علاقه به فعالیت ها (در اکثر اوقات روز یا تمام وقت).
  • کاهش وزن قابل توجه (نه از طریق رژیم غذایی)، یا کاهش اشتها.
  • مشکل در خواب (بی خوابی).
  • خستگی و از دست دادن انرژی.
  • هر روز احساس بی ارزشی می کنند.
  • احساس گناه بیش از حد دارند.
  • مشکل در تفکر، تصمیم گیری یا تمرکز به صورت روزانه.
  • فکر به مرگ یا افکار خودکشی.

لطفا توجه داشته باشید که اگر فرزند شما از دست دادن یکی از عزیزان خود رنج می برد و مراحل غم و اندوه را طی می کند، داشتن علائم افسردگی طبیعی است. اگر به نظر می رسد که آن ها در مرحله افسردگی گیر کرده اند، زمان آن رسیده است که از مشاور کمک بگیرید تا با کمک آن ها به روند سوگ کمک کند.

با این حال، اگر آن ها از سوگ یا وضعیت پزشکی که علائم فوق را ایجاد می کند رنج نمی برند، باید برای تشخیص و درمان احتمالی اختلال افسردگی اساسی نزد متخصص برده شوید.

منبع : تمام علائم افسردگی در کودکان + درمان در خانه

بازدید : 35
شنبه 15 بهمن 1401 زمان : 19:33

اکثر مردم فکر می کنند که یک حافظه عالی وجود دارد، یعنی همه چیز را می توان به یاد داشته باشند و فراموشکاری را یک اختلال روانی خطرناک می دانند و این افراد نیاز به درمان فراموشی دارند.

اما در دنیای شلوغ امروز که هر روز چیزی تازه ای اتفاق می افتد ، شاید فراموش کردن حتی مفید هم باشد.

دو متخصص مغز و اعصاب که مقاله خود را در مجله Neuron منتشر کرده اند نیز نظر مشابهی دارند.

بلیک ریچارد، استاد دانشگاه تورنتو، می گوید که حافظه انسان نباید مانند یک دوربین عمل کند و همه چیز را ضبط کند.

بلکه فقط یک سری قوانین است که به ما کمک می کند تصمیم بگیریم.

بنابراین، منطقی است که برخی از اطلاعات غیر قابل دسترس از ذهن پاک شوند.

و آن هایی که گمراه کننده هستند نیز به بیرون ذهن منتقل می شوند.

با این حال، ما هنوز به اندازه کافی محدودیت هایی برای فهمیدن چگونگی کارکرد ذهن و بدن انسان و ذخیره سازی اطلاعات داریم.

جالب توجه است که مغز انرژی و داده ها را مصرف می کند تا اطلاعات زیادی را فراموش کند.

مانند یک رایانه ای که یک پرونده را در فایل دیگری با همان نام فایل می نویسد آن را بازنویسی می کند، ذهن و مغز هم همان عملکرد را دارند.

اطلاعات توسط نورون های جدید یا نورون های بزرگتر بازنویسی می شود، یا ارتباط بین نورون ها کاهش می یابد.

اما ما به خوبی می دانیم که ظرفیت مغز انسان به مراتب فراتر از آن چیزی است که ما در زندگی خود از ان استفاده می کنیم.

اثربخشی نوروفیدبک بر بیش فعالی اثبات شد و بدون عوارض است.

پس چرا مغز از فضای باقیمانده خود برای ذخیره داده ها استفاده نمی کند؟

  • اول از همه، فراموش کردن اطلاعات قدیمی ما به ما کمک می کند تا کارهای زیادی انجام دهیم.
  • دوم، فراموش کردن اطلاعات قدیمی ما به ما کمک می کند تا یک موضوع خاص را به چند زیر موضوع تبدیل کنیم.

در نهایت، ریچاردز می گوید ما اغلب فکر می کنیم که داشتن حافظه قوی خوب است، اما مغز همه چیز را انجام می دهد که از لحاظ تکاملی برای بقای ما ضروری است.

در مورد حافظه، نیز این مورد صادق است، و مغز در صورت نیاز، حافظه را تنظیم می کند.

بنابراین فراموش کردن بسیاری از اطلاعات احتمالا اشکال مغز شما نیست، این یک ویژگی تکاملی است.

فراموشکاری و سن

فراموشکاری دارای حالت های مختلف است و در افراد مختلف به صورت های مختلف رخ می دهد.

به عنوان مثال، شما تعداد زیادی از افراد جدید را در یک مهمانی عروسی ملاقات خواهید کرد.

در اینجا انتظار نمی رود که نام همه آنها را به یاد داشته باشید و نام این مشکل فراموشی نیست.

اما اگر روز گذشته شما یک قرار ملاقات مهم داشته اید و اکنون نام فردی را که با او دیدار کرده اید به یاد نمی آورید این یعنی فراموشکاری.

البته، آنقدر مهم نیست که فکر می کنید و این فقط یک عارضه از سن است.

اما اگر چیزی مانند دیروز نداشته باشید، باید به طور جدی در مورد خودتان نگران باشید.

معمولا در افراد سالخورده این اتفاق به روش خاصی ظهور می کند.

به عنوان مثال، آنها جزئیات اتفاقی گذشته را به یاد می آورند، اما آنها در مورد مکان هایی که چند ساعت پیش با اتومبیل خود رفته اند فراموش کار می شوند.

این مشکل در سن هفتاد سالگی و بیشتر طبیعی است، به ندرت به علت شروع بیماری مانند آلزایمر است.

مغز افراد سالخورده به تدریج افول می یابد و با کاهش توانایی های حافظه، خلاقیت در مغز آنها کم می شود.

منبع : آیا فراموش کار هستید؟ جدیدترین شیوه درمانی فراموشی از طریق نوروفیدبک

تعداد صفحات : 0

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 345
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 116
  • بازدید کننده امروز : 0
  • باردید دیروز : 43
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 166
  • بازدید ماه : 982
  • بازدید سال : 1951
  • بازدید کلی : 21841
  • <
    پیوندهای روزانه
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    کدهای اختصاصی